کشتی تایتانیک که یکی از بزرگترین کشتیهای مسافربری جهان بود، در تاریخ ۱۴ آوریل سال ۱۹۱۲ در سفر اولین دریایی خود با یک کوه یخ برخورد کرد و غرق شد. از آن زمان، چرخهای از جواهراتی که در این کشتی حمل میشدند به دقت در فهرست بار کشتی درج نشده بود، هیچگز پیدا و ارزشیابی نشد.
موزیک باند آغاز به نواختن کرد و مردان و زنان شیکپوشی که جواهرات گرانبهایی بر سر و لباسهای پرزرقوبرق پوشیده بودند، شروع به شادی و لذتبردن از لحظاتی شگفتانگیز کردند.
هنگام موسیقینواختن، یک مرد بلند صدا کرد و اعلام کرد: کوه یخ! پس از آن، همه چیز به سرعت تغییر کرد. افرادی که در حال رقصیدن بودند و غذا و نوشیدنیهای گرانبها را میچشیدند، به وحشت درآمدند و به یکدیگر زل زدند. اتفاق بدی روی داده بود و هیچکس نمیدانست دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. نخستین مأموری که فریاد کوه یخ را شنید، خبر به کاپیتان داد و دستور توقف کشتی صادر شد، اما به علت اندکی زمان کشتی به اندکی بزرگتری به حرکت ادامه داد.
تنها مقدار کمی از کوه یخ بزرگ بهصورت آشکار دیده شد در اواخر پل دستی. در ایستگاههای پایینتر، گروه موسیقی دوباره شروع به نواختن کرد و مسافران آرامتر شدند و دوباره شروع به شادی کردند.
اما بیرون از پل دستی، آرامش موجود نبود و بعد از گذر مدتی کوه یخ به کشتی برخورد کرد. در این زمان کشتی سعی کرد با معکوس کردن پروانهها به کنار برود، اما این تلاش کافی نبود و دوباره کوه یخ به کشتی ضربه زد. کاپیتان و خدمه نیروی کشتی ناامید شدند ولی به دلیل کمی بودن شدت برخورد، مسافران بهطور معمولی از آن احساس نکردند. کاپیتان و خدمه به آرامی نفس کشیدند و فکر کردند که کشتی نجات پیدا کرده است، اما اینگونه نبود. چند دقیقه بعد، کشتی به هم پاشید؛ بهطوری که ضربه واقعی و ویرانگر زیر آب اتفاق افتاد، تا جایی که کوه یخ کنار کشتی را همچون تیغ شکافته بود.
آژیرها صدا داده شدند و قایقهای نجات به آب انداخته شدند، اما برای بسیاری از مسافران خیلی دیر شده بود. مسافران با خشونت به قایقهای نجات حمله میکردند و در هنگام فرار، افراد مسن، زنان و کودکان بسیاری از جان خود را از دست دادند. تعداد زیادی از قایقهای نجات نیز به دلیل سنگینی بیشازحد و عدم تعادل واژگون شدند و افرادی که در این قایقها بودند نیز جان خود را از دست دادند.
بعد از آن، دستور داده شد که زنان و کودکان اولویت استفاده از قایقهای نجات را داشته باشند و مأموران به آنها نحوهی نشستن در قایقها را آموزش میدادند.
با وجود این، این سرنوشت تصمیم گرفت به پایان برسد. کشتی به سرعت در میان آبهای سرد غرق شد و گرداب شدید تقریباً تمامی قایقهای نجات را در تاریکی دریا برد. تایتانیک، بزرگترین کشتی مسافربری جهان که پس از عزیمت از بارانداز ساوتهمپتون انگلستان غرقناپذیر نامیده شد، شب ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ پس از برخورد با یک کوه یخ عظیمالجثه در آبهای شمال اقیانوس اطلس غرق شد. بهجز عدهی کمی از مسافران، بیشتر آنها از ثروتمندترین افراد اروپا محسوب میشدند. در این حادثهی تلخ، ۱۵۱۳ نفر جان خود را در کشتی از دست دادند.
و اما جواهرات موجود در کشتی تایتانیک
![و اما جواهرات موجود در کشتی تایتانیک](https://majaale.ir/wp-content/uploads/2023/10/Titanic-Necklace_lamya_store.jpg)
و اما جواهرات موجود در کشتی تایتانیک
بعدها تعدادی از مسافران نجات یافته اظهارات عجیب و غریبی داشتند. زمانی که کشتی غولپیکر در حال غرقشدن بود و فریادها به آسمان میرفتند، بازماندگان به یک گروه سه یا چهار نفری برخورد کردند که بر خلاف دیگران به سمت قفسهها میدویدند و کار آنها بهعنوان رفتاری تنشآور تلقی میشد. اما به هر حال، بعدها حقیقت فاش شد. آنها آگاهانه به سمت قفسهها میرفتند؛ چراکه جواهرات ثروتمندترین افراد اروپا در چندین گاوصندوق در قفسهها نگهداری میشد. نکتهی قابلتوجه دیگر این بود که در تایتانیک، جواهرات با امنیت خاصی حمل میشدند. از آنجا که یکی از افراد این گروه مأمور قفسهها بود، شواهد واضحی وجود داشت که آنها آگاهانه به سمت قفسهها میرفتند. جواهرات هیچوقت پیدا نشدند و به دلیل عدم مشخص شدن مقدار آنها بهطور واضح در بار کشتی، اطلاعی نداریم. همچنین یک دستنوشته از معروفترین آثار رباعی عمر خیام و یک کپی از آن که با سنگهای گرانبها جلد شده بودند در کشتی وجود داشت، اما هیچوقت پیدا نشدند.
شایعههایی مبنی بر یافتن بقایای کشتی وجود داشت. سال ۱۹۸۶ گاوصندوقهای کشتی تایتانیک که در دو قسمت اقیانوس اطلس به عمق ۳۸۰۰ متری افتاده بودند، پیدا شدند. ممکن است این تنها یک شایعه بوده اما به هر حال مجموعهای از جواهرات کمیاب پیدا شدند و گرانبهاترین قطعات این گنج از قبیل انگشتر یاقوت، سنجاقسینه، گردنبند، دکمهی سرآستین و ساعت طلای توجیبی در نمایشگاه کشورها مختلف بهنمایش درآمدند.
سال ۱۹۸۷ جواهراتی که از انتهای اقیانوس جمعآوریشده بودند در کیفی که متعلق به یک کارگزار بود، پیدا شدند. وی فروشندهای بود که پدربزرگ او یکی از مأموران کشتی تایتانیک بود.