مریم امیرجلالی، بازیگر تلویزیون و سینمای ایران، در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۲۶ در تهران به دنیا آمده است. او در یک خانواده شلوغ بزرگشده و ۴خواهر و ۴برادر دارد، که خودش فرزند یکی مانده به آخر خانواده است. پدر مریم امیرجلالی بازنشسته ارتش بوده. او معتقد است که پدرش صبورترین فرد زندگی اوست و می‌گوید: “پدرم فردی قوی و با جذبه بود، اما از طرفی بسیار افتاده و برای تمامی افراد خانواده ارزش قائل بود. من همیشه به پدرم حسادت می‌کنم اما خوشبختانه او در زمانی که مشکلات زیادی را مشاهده نکرده بود در سن ۶۳ سالگی از دنیا رفت. مادر مریم امیرجلالی اهل اراک بوده است و پس از ازدواج به تهران آمده.او می گوید در محله «صفی علی شاه» تهران بزرگ شدم و پدرم هم از محله خونگاه تهران است و تمام فامیل پدرم هم در محله منیریه و آن اطراف زندگی می کردند.
مریم امیرجلالی دارای فوق دیپلم حسابداری است. قبل از ورود به عرصه بازیگری، در یک شغل دولتی به عنوان مسئول حسابرسی شهر و روستا مشغول بود. پس از بازنشستگی، در انتشارات خوارزمی به عنوان مدیر مالی فعالیت کرد و همچنین در شرکت‌های ساختمانی سنگ و ستون نیز کار کرده و در سال ۱۳۷۸ بازنشسته شد.در این مقاله از مجله به بررسی زندگی شخصی تا هنری خانم مریم امیرجلالی می پردازیم.
ازدواج مریم امیرجلالی از زبان خودش
ازدواج مریم امیرجلالی
در تاریخ ۲۹ بهمن سال ۴۹ روز عیدغدیر، من ازدواج کردم. آن زمان عروسی‌ها بسیار ساده بودند و مثل الان ، هزاران چشم و هم چشمی و تجملات وجود نداشت. من خودم بسیار ساده سفره عقدم را چیدم. حتی سفره عقد دخترم که سال‌ها بعد (سال ۷۳) بود، نیز خودم چیدم. در واقع، کارت عروسی هم نداشتیم و تمامی مهمانان را به صورت حضوری یا تلفنی دعوت کردیم. عروسی ما بسیار ساده و کوچک بود و در واقع، کارت عروسی هم مانند امروز به عنوان بخشی از مراسم عروسی ضروری نبود.
شروع حرفه بازیگری
در سال ۱۳۷۳، در حالی که من ۴۷ ساله بودم، به طور اتفاقی وارد صنعت بازیگری شدم. ماجرا هم از این قرار بود که لوکیشن نخستین فیلم بهمن زرین پور در طبقه اول ساختمان ما بود.به دلیل علاقه‌مندی زیادی که به بازیگران آن فیلم، یعنی آقای علی نصیریان، برزو ارجمند و زیبا بروفه داشتم، به صورت منظم به لوکیشن می‌رفتم و برای نشان دادن ارادتم، کیک می‌پختم و برای آن ها می‌بردم.
یک روز، آقای نصیریان ازم پرسید که چه شغلی دارم. من به ایشان گفتم که در انتشارات خوارزمی مشغول هستم. ایشان با هماهنگی آقای زرین پور، من را به لوکیشن دعوت کردند و پس از تمرین‌های چند روزه، نهایتاً جلوی دوربین قرار گرفتم.
از بازیگری به خوانندگی
از بازیگری به خوانندگی
مریم امیرجلالی، یک بازیگر علاقه مند به موسیقی که تا به حال در چندین کنسرت شرکت کرده است. علاوه بر بازیگری، او به عنوان خواننده در گروه موسیقی بیان نیز همکاری داشته است. به طور رسمی، می‌توانیم خانم بازیگر را یک خواننده واقعی بشناسیم. در یک مصاحبه در شهریور ماه سال ۱۳۹۱، او اعلام کرده است که موسیقی حرفه ی اصلی او است و تمایل دارد در زمینه هنر موسیقی فعالیت بیشتری داشته باشد.
بیشتر بخوانید :بیوگرافی رضا رشیدپور ؛ زندگی خصوصی، کارنامه کاری، حواشی و حقایق پنهان او
رک و صریح
مریم امیرجلالی خود را فردی بسیار رک و صریح می‌داند و به راحتی احساساتش را نسبت به آدم‌ها بیان می‌کند. او می‌گوید: “من هیچگاه نقش بازی نمی‌کنم مانند برخی دیگر. در حین کار در محیط اداری به مدت ۳۰ سال، هیچگاه این نوع رفتار و آداب اخلاقی را که در برخی همکاران در صنعت سینما و تلویزیون می‌بینم، در همکارانم در محیط اداری ندیدم.”
او همچنین هرگز دوست ندارد درباره سنش صحبت کند و این موضوع را کاملاً شخصی می‌داند. او می‌گوید: “سن من یک راز است که در شناسنامه‌ام ثبت شده و فقط خودم باید اطلاع داشته باشم، به هیچ‌کس هم ارتباطی ندارد. چرا باید همیشه در زندگیمان به موضوعاتی مانند سن فکر کنیم؟ بعضی‌ها به من می‌گویند که از سن شما گذشته است، چرا آرایش می‌کنید؟ خانم و آقای محترم، من دوست دارم خودم را آرایش کنم و این تصمیم به خودم مربوط است ، من آراستگی را دوست دارم. صبح‌ها بعد از بیدار شدن موهایم را شانه می‌کنم، لباس‌هایم را مرتب می‌پوشم، چون از بچگی به من آموخته شده است که خودم را به خوبی تغذیه کنم، خودم را خوب بپوشانم و خودم را خوب نگه دارم!”
عصبانیت خانم امیرجلالی از کجاست؟
من در وزارت بازرگانی به عنوان مدیر بخش مالی فعالیت می‌کردم و در آنجا ۱۴ کارمند آقا داشتم. متوجه شدم که اگر من سخت گیر و عصبانی نباشم، کارمندان نتایج بازدهی درست را نخواهند داشت.
ظاهراً عصبانیت من باعث شد تا در بخش مالی وزارت با مشکلات خاصی روبرو نشویم.
صحبت‌های مریم امیرجلالی درباره گیاهخواری
مریم امیر جلالی در شام ایرانی
مریم امیرجلالی، یکی از شرکت‌کنندگان برنامه شام ایرانی بود که یک فیلم از بخشی از این برنامه در فضای مجازی وایرال شد. در این فیلم، مریم امیرجلالی درباره گیاهخواری صحبت عجیبی کرد. وی صراحتاً گفت: “من گیاهخوار نیستم و فکر می‌کنم گیاه برای بزاست، نه برای انسان‌ها!”.
در پاسخ به این حرف امیرجلالی، فلور نظری بازیگر کشورمان اظهار کرد که این صحبت ممکن است باعث بی‌احترامی به گیاهخواران شود و سپس اعلام کرد که “من گیاهخوار هستم”. البته پس از مدتی، او اعلام کرد که این فقط یک شوخی بوده اما بیانیه امیرجلالی درباره گیاهخواری درست نیست.
فیلم های سینمایی
بازنشسته ها (۱۳۹۱)
شبکه (۱۳۹۰)
چگونه میلیاردر شدم (۱۳۸۹)
افراطی ها (۱۳۸۸)
به دنبال خوشبختی (۱۳۸۸)
پوپک و مش ماشاالله (۱۳۸۸)
چراغ قرمز (۱۳۸۸)
غریبه ای در شهر (۱۳۸۸)
آقای هفت رنگ (۱۳۸۷)
مادر زن سلام (۱۳۸۵)
مهمان (۱۳۸۵)
نصف مال من، نصف مال تو (۱۳۸۵)
دم صبح (۱۳۸۴)
مربای شیرین (۱۳۸۰)
شب های تهران (۱۳۷۹)
مجموعه های تلویزیونی
۱۳۹۲ روزهای بد، به در
۱۳۹۲ بی قرار
۱۳۹۲ اولین انتخاب
۱۳۹۱ تله فیلم «ماشین مش ممدلی»
۱۳۹۰ دختری به نام آهو
۱۳۹۰ توطئه فامیلی
۱۳۹۰ تله فیلم «قبر مشترک»
۱۳۹۰ راز و نیاز
۱۳۹۰ چهارچرخ
۱۳۸۹ تله فیلم «پسر ارشد من»
۱۳۸۸ چاردیواری
۱۳۸۷ جاده در دست تعمیر
۱۳۸۷ پنهان، اما آشکار
۱۳۸۷ طلاق در وقت اضافه
۱۳۸۶ چارخونه
۱۳۸۵ ترش و شیرین
۱۳۸۴ متهم گریخت
۱۳۸۳ غنچه و خال جون کوکب
۱۳۸۳ رسم شیدایی
۱۳۸۳ خانه به دوش
۱۳۸۱ دیوانه در شهر
۱۳۸۱ نوعروس
۱۳۸۱ پشت کنکوری ها
۱۳۸۰-۱۳۸۱ ستاره باران
۱۳۷۹-۱۳۸۰ چای قندپهلو
۱۳۷۹ داستان یک شهر – سری دوم
۱۳۷۷-۱۳۷۸ هتل
۱۳۷۵-۱۳۷۶ تهران ۱۱- ۵۹۵ ج ۴۸
۱۳۷۴ زیر گنبد کبود
امیدوارم از خواندن این مقاله لذت کافی را برده باشید . نظرات خود را برای ما کامنت کنید.
