روانشناسی زرد چیست؟ اگر این مفهوم برای شما جدید است، بیایید به آن یک نگاهی بیاندازیم. در حال حاضر توجه مردم به روانشناسی بیشتر شده و تعداد افراد بیشتری برای مشاوره و حل مشکلات شان به مشاوران متخصص مراجعه میکنند. این امر قابل تحسین است، اما باید مراقب باشیم که در این مسیر، به دنبال راه حل های معتبر و علمی باشیم و از راه درست خارج نشویم.
روانشناسی زرد یک اصطلاح گسترده است که به روشها و نظریاتی در حوزه روانشناسی اشاره دارد و اغلب از طریق برنامههای تلویزیونی، کتاب ها یا مطالب مختلف در فضای مجازی نشر داده میشود. اما باید توجه داشت که معمولاً این اصطلاح، بدون اثبات های علمی و تحقیقات، معرفی میشود و ممکن است برخی از تکنیک ها و روشهای آن بر اساس تجربیات شخصی و ادعاهای غیر علمی باشند. با توجه به اهمیت روانشناسی زرد و تاثیرات آن در زندگی روزمره ،این مقاله به بررسی عمق روانشناسی زرد پرداخته است همچنین در ادامه، به مرور تاریخچه روانشناسی زرد، مثالهای واقعی از تئوریها و روش هاش نادرست پرداخته ایم و نتایج آن ها را بررسی کرده ایم .
روانشناسی زرد چیست؟
روانشناسی زرد یک مفهوم است که در زمینه های مختلف استفاده میشود و عموماً به روشها و راهبردهایی اشاره دارد که به سرعت مشکلات را حل کرده و به افراد کمک میکند تا تغییرات مثبت را در زندگی خود ایجاد کنند. اما باید توجه داشت که این رویکرد ها، عموماً بر پایههای علمی قوی و تحقیقاتی کافی پایهگذاری نشدهاند. به بیان دیگر، روانشناسی زرد اغلب به جای اصول و مفاهیم علمی مستقل، از تئوریها و رویکردهای مختلفی که برای سریع ترین پاسخ به مشکلات روانی و روحی استفاده میشوند، بهره میبرد. مثلاً بسیاری از آزمون های شخصیت شناسی که در دسترس هستند، به شما توصیفی سطحی و ساده از شخصیتتان میدهند، حتی با چند سوال معمولی و خندهدار. بدون شک، این نمونهها به عنوان نمونه های روانشناسی زرد قابل شناسایی هستند. در نهایت، برای انتخاب بهترین روشها و راهبردهای روانشناسی، توصیه میشود به منابع معتبر، استناد به تحقیقات علمی و مشورت با روانشناسان متخصص روی آورید. برخی دیگر از مثال های روانشناسی زرد عبارت اند از:
- محتوای زرد در کتابها: بسیاری از کتابهای خودیاری و بهبود زندگی که با عناوینی جذاب منتشر میشوند. این کتابها اغلب با وعدههای خدمات سریع و نتایج فوری به خوانندگان خود راهکارهای جذابی را ارائه میدهند. در حقیقت، ممکن است این کتابها به شکل کپسولی و ساده مشکلات پیچیده را حل کنند. اما باید توجه داشت که برخی از این کتابها فاقد اساس علمی قوی و تحقیقات دقیق هستند و ادعاهای آنها ممکن است به طور مستقیم با دانش و علم موجود در روانشناسی و روانپزشکی همخوانی نداشته باشد.
- برنامه های تلویزیونی و پادکستها: برخی از برنامههای تلویزیونی و پادکستها در تلاش اند تا جذب مخاطبین بیشتری شده و تعداد بازدیدها را افزایش دهند. برای این منظور، ممکن است از روانشناسان و مشاورانی استفاده کنند که به طور عمد بر ادعاهای بیاساس علمی تکیه میکنند و راهکارهای غیرکارشناسانه را تبلیغ میکنند. این برنامهها معمولاً به صورت سطحی و تاکید، راهحلهای سریع و آسان را به مخاطبان خود ارائه میدهند، در حالی که روانشناسی و مشاوره یک فرآیند پیچیده و عمیق است که نیاز به رویکردها و تکنیکهای مناسب دارد. بنابراین، قبل از اعتماد به این برنامهها، توصیه میشود تحقیقات مستقل انجام داده و از منابع قابل اعتماد و معتبر برای کسب اطلاعات استفاده کنید.
- کارگاهها و سمینارها: بعضی از کارگاهها و سمینارها با وعدههایی خوشهمراه به افراد این امکان را میدهند که در مدت زمان کوتاهی مشکلات زندگی خود را حل کنند. این نوع برنامهها اغلب از روشها و تکنیکهای تجربی و غیرعلمی استفاده میکنند و ممکن است بدون اساس علمی قوی ادعاهایی مبنی بر اثربخشی، آنها را در تبلیغات خود قرار دهند. به همین دلیل، قبل از شرکت در چنین کارگاهها و سمینارها، توصیه میشود تحقیقات انجام داده و به نظرات و تجربیات دیگران نیز توجه کنید. همچنین، توجه به پیشینه و تخصص مدرسان و سازمانهای برگزارکننده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
چگونه روانشناسی زرد را تشخیص دهیم
چگونه روانشناسی زرد را تشخیص دهیمبرای شناسایی صحیح آثار روانشناسی زرد و عامه پسند روانشناسی، به برخی از نشانههای زیر توجه کنید:
- رویکردهای روانشناسی زرد بسیار از مثالها، استعارهها و قصهها استفاده میکنند. آنها میدانند که مغز بیشتر مردم به وسیله قصهها و استعارهها بهتر میتواند مفاهیم را درک کند. البته باید توجه داشت که استفاده از استعارهها و قصهها تنها علامت روانشناس زرد بودن نیست، بلکه روانشناسان زرد بیش از حد در این کار زیاده روی میکنند و به طور واقعی به عنوان قصهگویان عمل میکنند. استفاده مناسب از قصهها و استعارهها میتواند فرایند یادگیری و درک را تقویت کند، اما برای دستیابی به نتایج مطمئن و موثر، به دقت و شفافیت مفاهیم علمی نیز نیاز است.
- رویکردهای روانشناسی زرد اغلب از لحن والدانه و انتقادگرانه مانند “ما ایرانیها”، “ما باید” و “ما بیش از حد بیفکریم و…” استفاده میکنند. در واقع، آنها تلاش میکنند با این روشها افراد را متقاعد کنند که به اندازه کافی فکر نمیکنند و نیازمند تغییراتی شدید در رفتار و عقاید خود هستند. این نوع انتقادگری قابل توجه است و میتواند تأثیراتی نه چندان مثبت بر روحیه و اعتماد به نفس افراد داشته باشد. برای بهترین نتیجه، لازم است که به جای انتقاد و اتهام، از روشهای سازنده و ارتقاء دهنده استفاده شود که به فرد امکان ایجاد تغییر و پیشرفت را میدهد.
- محتوای زرد بهطور معمول راهکارهایی ارائه میدهد که بیشازحد رؤیاییاند و خوب به نظر میرسند. گاهی هم روشها آنقدر بد و غیرکاربردیاند که میتوان فهمید پایه و اساس علمی در کار نیست. روانشناسی زرد حرفهایی بیپایه و اساس میزند و از نظر علمی توجیه و تفسیر ندارد.
- رویکرد های روانشناسی زرد اغلب برای تایید حرف های خود از عبارت های کلی و مبهم مانند “دانشمندان به این نتیجه رسیدند” یا “روانشناسان این گونه میگویند” استفاده میکنند؛ در واقع، نیاز به شفافیت علمی و ارائه جزئیات برای تأیید ادعا هایشان وجود دارد. باید متوجه شویم که روانشناسان همواره با یکدیگر موافق نیستند و نظرات و عقاید متنوعی دارند. بنابراین، عباراتی مانند “روانشناسان اینگونه میگویند” ادعای غیر قابل اثبات و فاقد اعتبار علمی است. برای اعتبار و دقت بیشتر، لازم است که در رویکردهای روانشناسی از ادعاها و اطلاعات منطقی و قابل استناد استفاده شود.
- محتوایی که در کتابهای زرد ارائه میشود از سوی هیچ پایگاه علمی پشتیبانی نمیشوند و اثباتی برایشان نیست. این موضوع نشان دهنده عدم اعتبار و علمی نبودن محتوای زرد است و توصیه میشود که در مسائل روانشناسی به منابع علمی و معتبر اعتماد کنید تا به بهترین راهکارها دست پیدا کنید.
تاریخچه روانشناسی زرد چگونه است؟
تاریخچه روانشناسی زرد به قرن ۱۷ باز میگردد، زمانی که فیلسوفانی مانند دکارت و جان لاک از دانش خود درباره طبیعت انسان استفاده کردند تا نظریه های روانشناسی را توسعه دهند، که در حال حاضر به عنوان پایههای روانشناسی معتبر در نظر گرفته میشوند. انتشار نظریه های فروید، به ویژه در زمینه تفسیر خواب، منجر به افزایش علاقه عموم به مطالعه و تحقیق در حوزه روانشناسی شد و موجب افزایش عامه پسندی در این زمینه شد. این امر باعث شده تا روانشناسی زرد به شکلی گسترده شناخته شود و در میان مردم محبوبیت پیدا کند. همچنین روانشناسی زرد به وسیله انتشار کتابها و منابع مختلف نیز معروف شد. یکی از کتابهایی که در اواخر دهه ۱۹۶۰ منتشر شد و به محبوبیت و توسعه روانشناسی زرد کمک زیادی کرد، کتاب “فرار از آزادی” نوشته اریک فروم بود. این کتاب پس از جنگ جهانی دوم به چاپ رسید و برای اولین بار در آن دوران، از مفاهیمی مانند یوگا و مذاهب شرقی استفاده میکرد و درباره نیازمندی ما به آزادی صحبت میکرد. در دهه ۱۹۷۰، کتابهای دیگری نیز منتشر شدند؛ به عنوان مثال، کتاب “من خوبم، تو خوبی” نوشته توماس هریس به بازار آمد. این کتابها تأثیرات قابل توجهی در فهم و شناخت روانشناسی زرد دارند و نقش مهمی در گسترش آگاهی افراد از این مفهوم دارند.
در سال ۱۹۸۰، یک کتاب دیگر به نام “مردان مریخی، زنان ونوسی” توسط جان گری منتشر شد که به شهرت جهانی دست یافت. این کتاب باعث شد تا نگاه مردم به روابط میان جنسیتی تغییر کند و تأثیرات آن تا به امروز ادامه دارد. اگر اهل کتاب هستید این کتاب ها را حتماً مشاهده کردهاید. با این حال، مهم است که به عنوان مخاطبان و مطالعهکنندگان، نظریات و روشهای روانشناسی را از زوایای مختلف بررسی کرده و از منابع معتبر و تحقیقات علمی حمایت کنیم. هرچند این کتب و نظریات ممکن است جذاب و مفید باشند، اما اعتماد به موارد علمی و معتبر نقش اساسی در درک بهتر و حل مشکلات روانی دارد.
لیست کتاب های روانشناسی زرد را بشناسید
در ادامه چند نمومه از کتاب های روانشناسی زرد را به شما معرفی خواهیم کرد. گفته میشود که وجود روشی مشخص برای شناسایی این کتاب ها وجود ندارد. هدف اصلی این کتابها بیشتر بهبود حال و احساس مخاطب است و واقعاً این کتابها توانایی بهبود حال و حس را دارند. اما به نظر میرسد که این بهبود حال ،کوتاه مدت بوده و میتوان آن را مانند مسکنها در نظر گرفت که برای مدتی درد را کاهش میدهند، اما به محضی که مدتی گذشته باشد، درد دوباره برمیگردد. برخی از این کتاب ها عبارت اند از:
- کتاب یک نگاه
- کتاب ایده اثر بخش
- کتاب پشت پرد ریاکاری
- کتاب جرئت بسیار
- کتاب کج رفتاری
- کتاب قدم زدن روی ماه با اینشتین
- کتاب غریزه قدرت اراده
- کتاب سگال ناروال
در آخر اگر تصمیم به مشاوره گرفتید، از اهمیت انتخاب یک روانشناس متخصص و با تجربه اطمینان حاصل کنید. بررسی دقیق و مطالعه تجربیات دیگران میتواند به شما در انتخاب مناسبترین روانشناس برای نیازهای شما کمک کند. از مهارتها و تخصصهای روانشناس خود اطمینان حاصل کرده و مسیری را انتخاب کنید که بر اساس اطلاعات و تجربیات قابل اعتماد باشد. امیدواریم خواندن این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. اگر شما هم مورد دیگری میشناسید حتما نظرات خودتان را برایمان کامنت کنید.