تشکیل دوستیها به طریقی طبیعی صورت میگیرد که اغلب نمیفهمیم چگونه و از کجا شروع شده است. با این وجود، گاهی نیاز دارید که با یک فرد جدید یا حتی با دوستان فعلیتان رابطه بهتری برقرار کنید. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که چگونه میتوان با استفاده از ترفندهای علمی، افراد را به دوست داشتن و توجه به شما ترغیب کرد. در ادامه، به چند راهکار روانشناسی علمی اشاره میشود که به شما کمک میکند به سرعت رابطههای بهتری برقرار کنید.
۱. تقلید رفتار آنها
این استراتژی به عنوان تراوردن شناخته میشود و شامل تقلید ماهرانه از رفتار فرد موردنظر است. هنگامی که با کسی صحبت میکنید، سعی کنید تغییرات زبان بدن، اشارهها و حالتهای چهرهاش را تراورد کنید.
یک تحقیق در دانشگاه نیویورک در سال ۱۹۹۹ به نام “آفتابپرستی” تأثیر تراوردن رفتار را نشان داد. در این تحقیق، مشارکتکنندگان با یک شریک (که در واقع همکار محققان بود) در یک وظیفه مشغول به کار شدند. در حالی که تعاملات بر روی نوار ضبط میشدند، مشارکتکنندگان به نوعهای مختلفی از تراوردن درگیر شدند. در پایان تعامل، مشارکتکنندگان دعوت شدند تا نظر خود را درباره دوست داشتن شریک خود اعلام کنند.
نتایج نشان داد که زمانی که مشارکتکنندگان حرکات شریک خود را تراورد میکردند، احتمال دوست داشتن بیشتری وجود داشت.
بیشتر بخوانید : کمال گرایی چیست و نحوه درمان آن چگونه است؟ |
۲. انجام فعالیتها در اطراف آنها
بر اساس تأثیر قرارگیری، افراد به چیزهایی که با آنها آشنا هستند، علاقه دارند. این مفهوم به دهه ۱۹۵۰ برمیگردد و مشخص میکند که افراد تمایل دارند به دلیل آشنایی بیشتر، اشیاء یا افراد را بیشتر دوست داشته باشند.
در تحقیقی در دهه ۱۹۹۰، محققان در دانشگاه MIT به نام “اتثار آوری از مکان” بررسی کردند که آیا تاثیر قرارگیری بر روی دوستی تأثیر دارد یا خیر. در این تحقیق، دانشجویانی که در واحدهای مسکونی نزدیک به یکدیگر زندگی میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دانشجویانی که در واحدهای نزدیک به هم زندگی میکردند، احتمال دوست داشتن بیشتری به هم داشتند، حتی اگر تعامل زیادی با یکدیگر نداشته باشند.
به طور کلی، این تحقیقات نشان میدهند که گذراندن زمان اطراف افراد میتواند باعث افزایش دوستیها شود. حتی اگر در نزدیکی فردی نخواهید زندگی کنید، تلاش کنید به صورت منظم با او زمان بگذرانید، مانند خوردن ناهار با یکدیگر یا شرکت در کلاسهای مشترک.
۳. توصیف افراد دیگر
اشخاص با ویژگیهایی ارتباط برقرار میکنند که برای شرح افراد دیگر از شخصیت خود استفاده میکنید. این پدیده به نام انتقال ناگهانی ویژگی شناخته میشود.
تحقیقاتی نشان داده است که این تأثیر حتی زمانی رخ میدهد که افراد میدانند ویژگیهای خاصی که درباره افراد میگویید واقعی نیستند.
بر اساس نقل قول گرچن روبین، نویسنده کتاب “پروژهی خوشبختی”، “هر چه در مورد دیگران بگویید، نگرش دیگران نسبت به شما را تحت تأثیر قرار میدهد.”
اگر شما شخص دیگری را با ویژگیهای هوشمند و مهربان توصیف کنید، مردم این ویژگیها را به شما نیز نسبت میدهند.
البته برعکس نیز درست است: اگر مداومتاً پشت سر اشخاص بدگویی کنید، دوستانتان ممکن است ویژگیهای منفی را به شما نسبت دهند.
۴. تأثیر مثبت خلق و خوی داشته باشید
سرایت عاطفی مفهومی است که زمانی اتفاق میافتد که افراد به شدت تحت تأثیر خلق و خوی دیگران قرار میگیرند. بر اساس یک مقاله تحقیقی از دانشگاه اوهایو و دانشگاه هاوایی، افراد میتوانند به طور ناخودآگاه احساسات افراد اطرافیانشان را درک کنند.
اگر قصد دارید دیگران در حضور شما خوشحالی را تجربه کنند، تلاش کنید احساسات مثبت را منتقل کنید.
۵. با دوستانشان دوست شوید
تئوری شبکههای اجتماعی پشت این تأثیر سهگانه نامگذاری شده است، به این معنا که وقتی دو نفر دوست مشترکی دارند، احتمال دوست شدنشان با یکدیگر افزایش مییابد.
برای اثبات این تأثیر، دانشجویان دانشگاه بریتیش کلمبیا یک برنامه طراحی کردند که به طور تصادفی افراد را در فیسبوک به عنوان دوست با یکدیگر میکرد. آنها مشاهده کردند که با افزایش تعداد دوستان مشترک افراد، احتمال پذیرش درخواست دوستی آنها نیز افزایش مییابد – از ۲۰٪ برای افراد بدون دوست مشترک تا نزدیک به ۸۰٪ برای افرادی با بیش از ۱۱ دوست مشترک.
۶. همیشه تعریف و افترا نکنید
تئوری ترازوی سود و زیان بین فردی را میتوان به این صورت شرح داد که نظرات مثبت شما تأثیر بیشتری خواهند داشت اگر آنها را با اندازهگیری مناسب استفاده کنید.
یک تحقیق انجام شده در سال ۱۹۶۵ توسط محققان دانشگاه مینهسوتا نشان میدهد که چگونه این تئوری در عمل اثر میگذارد. در این تحقیق، ۸۰ دانشجوی زن به صورت دونفره بر روی یک وظیفه کاری قرار گرفتند و سپس به آن دانشجویان اجازه داده شدند تا شریک خود را در حین گفتگو درباره خودشان “استراق سمع” کنند. در واقع، محققان به شرکای آنها دستور داده بودند چه بگویند.
در یک سناریو، تمام نظرات مثبت بودند؛ در سناریو دوم، نظرات همگی منفی بودند؛ در سناریو سوم، نظرات از مثبت به منفی تغییر میکردند؛ و در سناریو چهارم، نظرات همگی از منفی به مثبت تغییر میکردند.
همانطور که ثابت شد، دانشجوها افرادی را که نظرات از مثبت به منفی تغییر میکرد، بیشتر دوست داشتند. این نشان میدهد که مردم میپسندند احساس کنند که به مقداری دل شما را بردهاند.
نتیجه: اگرچه ممکن است تضادی به نظر برسد، اما تلاش کنید کمتر از حد لازم از تعریفهای مثبت استفاده کنید.
۷. مهربان و با ارزش باشید
روانشناس اجتماعی سوزان فیسک مدل محتوای استاندارد را معرفی کرده است، این مدل بیانگر آن است که افراد افراد را بر اساس دمای حسی و مهارتهایشان ارزیابی میکنند.
با توجه به این مدل، اگر میتوانید گرما را به نمایش بگذارید – به این معنا که غیر رقابتی و مهربان باشید – افراد احساس میکنند میتوانند به شما اعتماد کنند. اگر ارزشمند به نظر رسید – به عنوان مثال، اگر وضعیت مالی یا تحصیلی خوبی داشته باشید – احتمالاً بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت.
امی کادی، یک روانشناس از دانشگاه هاروارد، در کتاب خود با نام “حضور” اظهار داشته است: “از یک منظر تکاملی، برای بقای ما مهمتر است که بفهمیم آیا یک فرد شایسته اعتماد است یا خیر.”
۸. گاهی اوقات عیبهایتان را نشان دهید
طبق اثر فروپاشی، بعد از اینکه با خطا یا اشتباه مواجه میشوید، مردم به شما بیشتر تمایل خواهند داشت – اما تنها اگر باور داشته باشند که شما یک فرد شایسته و صادق هستید. آشکار کردن آنکه کامل نیستید، شما را به نظر متفاوت و واقعیتر میکند.
الیوت آرونسون، یک محقق، زمانی که اثرهای جذابیت ناشی از اشتباهات کوچک را مورد بررسی قرار داد، برای اولین بار این پدیده را کشف کرد. او از دانشجویان مذکر دانشگاه مینهسوتا خواست تا به نوارهای ضبط شدهای از افراد در حین انجام یک آزمون گوش کنند.
وقتی افراد آزمون را به خوبی انجام دادند، اما در پایان مصاحبه فنجان قهوه را ریختند، دانشجوها این افراد را محبوبتر از زمانی دانستند که آزمون را خوب انجام داده ولی قهوه را نریخته بودند یا زمانی که آزمون را خوب نکرده و قهوه را ریخته بودند.
۹. تأکید بر ارزشهای مشترک
طبق یک تحقیق کلاسیک انجام شده توسط تئودور نیوکامب، افراد بیشتر به افرادی جذب میشوند که به نظر میرسند به یکدیگر شبیه هستند. این پدیده به عنوان جاذبه شباهت شناخته میشود. در این تحقیق، نیوکامب دیدگاههای نمونهها را درباره مسائل مختلف مانند روابط جنسی یا سیاست اندازهگیری کرد و سپس آنها را در خانهای که به دانشگاه میشیگان تعلق داشته به گفتگو با یکدیگر گذاشت. در پایان این تجربه، زمانیکه نمونهها نظرات مشابهی در مورد موضوعات مختلف داشتند، احتمالاً تمایل بیشتری به دوست داشتن یکدیگر داشتند.
اگر به دنبال دوستی با یک نفر هستید، سعی کنید نقاط مشترکی بین شما دو نفر پیدا کنید و بر روی آنها تأکید کنید.
۱۰. گاهی اوقات آنها را لمس کنید
این پدیده به نام لمس ناخودآگاه شناخته میشود، وقتی که شما شخصی را به نحوی لمس میکنید که او به سختی ادراک کند. مثالهای معمول از این پدیده شامل لمس آرام پشت یا لمس بازوی فرد مقابل شما میشود، که باعث میشود احساس حرارت و نزدیکی بیشتری به شما داشته باشد.
لئونارد ملودینو در کتاب “نیمهخودآگاه: چگونه ذهن ناخودآگاه ما رفتار ما را اداره میکند” به یک مطالعه در فرانسه اشاره میکند که در آن مردان جوان در گوشههای خیابانها ایستاده و با زنانی که از کنارشان عبور میکردند، صحبت میکردند. به جای آنکه کاری فوری انجام دهند، آرام و آهسته دست زنانی را که از کنارشان عبور میکردند، لمس میکردند. این اقدام تاثیر مثبت بر شروع مکالمه باعث شد.
در یک آزمایش انجام شده توسط دانشگاه میسیسیپی و کالج رودز که تأثیر لمس در رستورانها بر روی دادن انعام مورد بررسی قرار گرفت، پیشخدمتها وقتی باقیماندهی پول را برمیگرداندند، به طور کوتاه دست یا شانه مشتریها را لمس میکردند. نتایج نشان داد که این پیشخدمتها نسبت به کسانی که مشتریها را لمس نکرده بودند، انعامهای بزرگتری دریافت کردند.
۱۱. لبخند بزنید
در یک مطالعه، حدود ۱۰۰ زن دانشجو به تصاویر زن دیگری با یکی از چهار وضعیت زیر نگاه کردند: لبخند زدن در حالت باز، لبخند زدن در حالت بسته، عدم لبخند زدن در حالت باز یا عدم لبخند زدن در حالت بسته. نتایج نشان داد که زمانی که زن در تصویر لبخند میزد، به طور مستقل از حالت بدنیاش، تمایل بیشتری به دوست داشتن داشتند.
استنتاج: تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن در لحظات ملاقات اولیه با کسی، میتواند به شما در جذب نظر و به خاطر آوردن شما توسط طرف مقابل کمک کند.
۱۲. درک نمایید که فرد مقابل چگونه میخواهد دیده شود
افراد تمایل دارند که به گونهای درک شوند که با باورهایشان درباره خودشان هماهنگ باشد.
این پدیده با تئوری تطابق خودتصدیقگری توضیح داده میشود. همگی از ما به دنبال تطابق دیدگاههای خودمان هستیم، بهطور مثبت یا منفی.
در تحقیقاتی که توسط دانشگاه استنفورد و دانشگاه آریزونا انجام شد، شرکتکنندگانی با برداشتهای مثبت و منفی از خودشان مورد آزمایش قرار گرفتند. آنها سوال شد که آیا میخواهند با افرادی تعامل داشته باشند که دیدگاههای مثبت یا منفی از آنها دارند.
شرکتکنندگانی که نگرش مثبتی به خودشان داشتند، ترجیح میدادند با افرادی تعامل داشته باشند که نگرش مثبتی به آنها داشتهاند. در عین حال، کسانی که نگرش منفی به خودشان داشتند، تمایل داشتند با افرادی تعامل داشته باشند که نگرش منفی به آنها داشتهاند. این امر ممکن است به دلیل این باشد که افراد دوست دارند با افرادی تعامل داشته باشند که بازخوردی سازگار با هویتشان دارند.
تحقیقات دیگر نشان میدهد که وقتی باورها و دیدگاههای افراد درباره ما با باورهای خودمان همخوانی دارند، ارتباط با آنها راحتتر خواهد بود. این ممکن است به دلیل این باشد که احساس میکنیم که درک میشویم و این احساس مهمی در ایجاد صمیمیت دارد.
۱۳. رازی را به آنها فاش کنید
خودآشکارسازی ممکن است یکی از بهترین روشهای برقراری ارتباط باشد.
در یک مطالعه انجامشده توسط آرتور آرون در دانشگاه استونی بروک، دانشجویان به دو نفر دونفره تقسیمشده و خواسته شد ۴۵ دقیقه را به منظور بهتر شناختن یکدیگر سپری کنند.
سوالات عمیق و شخصی به تعدادی از گروهها داده شد. به عنوان مثال یکی از سوالات آنها این بود که “در مورد رابطه با مادرتان چه احساسی دارید؟” در حالیکه سوالات دیگر به گفتگوهای کوتاه پرداخته شدند. به عنوان مثال یکی از سوالات این بود که “تعطیلات مورد علاقهتان کدام است؟ چرا؟”
در پایان آزمایش، دانشجویانی که سوالات شخصی بیشتری پرسیده بودند، نسبت به دانشجویانی که در گفتگوهای کوتاه شرکت داشتند، احساس صمیمیت بیشتری کردند.
شما هم میتوانید این روش را در هنگام آشنایی با کسی امتحان کنید. بهطور مثال، میتوانید از گذشتهی یک سفر به سینما سوال کنید و تدریجاً تا موضوعات شخصیتر پیشروید. اطلاعات صمیمیای دربارهی فرد مقابل کسب کردن، احتمالاً به ایجاد نزدیکی و اعتماد نسبت به شما کمک خواهد کرد.
۱۴. از افراد انتظار دارید که خصوصیات مثبتی داشته باشند
با توجه به اثر پیگمالیون، افراد به شکلی با دیگران برخورد میکنند که با انتظاراتشان از آنها سازگار باشد و این باعث میشود که آن فرد به نحوی رفتار کند که انتظارات را تأیید کند.
در یکی از مقالات مجله هاروارد، کادی توضیح میدهد: “اگر به شخصی به عنوان یک فرد احمق نگاه کنید، شیوهی برخوردتان با او به گونهای خواهد بود که رفتارهای احمقانه او را تقویت میکند.”
از سوی دیگر، اگر انتظار دارید کسی به شما مثل یک دوست رفتار کند، احتمالاً او نیز با شما به نحوی دوستانهتر رفتار خواهد کرد.
بیشتر بخوانید : اگر بیش فعالی درمان نشود؛ عواقب درمان نکردن بیش فعالی |
۱۵. به نحوی رفتار کنید که دوستشان دارید
روانشناسان مفهومی را به نام “دوسویگی دوست داشتن” شناسایی کردهاند: وقتی فرض میکنیم که فردی ما را دوست دارد، تمایل به دوستداشتن او نیز افزایش مییابد.
برای مثال، در یک تحقیق، شرکتکنندگان به اعضای خاصی از یک گروه اشتراک گذاشته شد که فرض میشد آنها اعضای دوستدار این گروه باشند. این اعضا تصادفی انتخاب شده بودند.
بعد از بحث، شرکتکنندگان نشان دادند که افرادی که تخیل میکردند آنها دوستدارانهاند، واقعاً افرادی بودند که آنها را دوست داشتند.
۱۶. از طنز و شوخطبعی استفاده کنید
تحقیقی توسط دانشگاه ایالت ایلینویز و دانشگاه ایالت کالیفرنیا در لسآنجلس نشان داده است که داشتن حس شوخطبعی و شوخطبعی واقعاً اهمیت دارد، بهطوریکه حتی اگر فردی از دوستان ایدهآل یا شریک عاطفی فرضی خود بیندیشد، داشتن حس شوخطبعی میتواند تأثیر گذار باشد.
به همین ترتیب، نبود حس شوخطبعی ممکن است بهویژه در محیط کاری، باعث کاهش محبوبیت شود. یک مطالعه روی ۱۴۰ کارگر چینی نشان داد که افرادی که بیشتر “اخلاقمدار” هستند، در میان همکاران کمتر محبوب و دوست داشتنی هستند.
بهمعنای دیگر، اخلاقمداری شامل اهمیتدهی به اخلاقیاتی مانند همدردی، انصاف و موارد مشابه است. محققان این موضوع را توضیح دادهاند که دلیل این اثر ممکن است به این دلیل باشد که افراد اخلاقمدار به چشم همکارانشان جدیتر و مسئولیتپذیرتر میآیند.
۱۷. اجازه دهید خودشان را بیان کنند
تازهترین پژوهشها از دانشگاه هاروارد نشان میدهد که به اشتراک گذاشتن اطلاعات دربارهی خود مانند خوراک، پول و حتی روابط جنسی، به طور ذاتی میتواند مفید باشد.
در این مطالعه، شرکتکنندگان به یک دستگاه افامآرآي فراخوانده شدند تا به سوالات مختلف دربارهی خود یا شخص دیگری پاسخ دهند. از آنها خواسته شد یک دوست یا یکی از اعضای خانوادهشان را با خود به آزمایش بیاورند، در حالیکه خودشان در دستگاه افامآرآي نشسته بودند. در برخی موارد، شرکتکنندگان به اطلاع رسانیده شد که پاسخهایشان با دوست یا خانوادهشان به اشتراک گذاشته میشود؛ در موارد دیگر، پاسخهایشان به صورت محرمانه نگه داشته میشد.
نتایج نشان داد که نواحی مغزی مرتبط با انگیزه و پاداش در شرایطی که شرکتکنندگان اطلاعات را به صورت عمومی به اشتراک میگذاشتند، بیشترین فعالیت را داشتند – حتی زمانیکه درباره خودشان صحبت میکردند، حتی اگر کسی به گفتار آنها گوش نمیداد.
در واقع، زمانی که به شخصی اجازه میدهید داستانهایی از زندگیاش را با شما به اشتراک بگذارد، به جای اینکه خودتان بیان کنید، خاطرات مثبتتری از تعامل با شما شکل میگیرد.