سبک زندگی اسلامی چیست ؟

سبک زندگی اسلامی چیست ؟

سبک زندگی اسلامی چیست ؟


می‌توان گفت که ارزش‌های اخلاقی و اصول انسانی در تمامی دوران تاریخی و مکان‌ها ثابت بوده و تغییر نکرده است. طبیعت و خصوصیات انسان در همۀ دوران‌ها، اصول ثابت اخلاقی را داشته و تمام انسان‌ها آن‌ها را پذیرفته‌اند. علاوه بر این، الگوی رفتاری پیامبر اسلام و قرآن برای همه زمان‌ها و مکان‌ها یکسان است و نمی‌توان آن را به یک دوران و محل خاص محدود کرد.

برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، تحقق سبک زندگی اسلامی ضروری است. بنابراین، اندیشمندان مسلمان باید به موضوع سبک زندگی و راه‌های حقق آن در فرد و جامعه توجه کنند. شناخت مبادی و مبانی سبک زندگی اسلامی، مهمترین گام برای رسیدن به این هدف است.

ارتباط بین معنای زندگی و سبک زندگی در دیدگاه عقل و معرفت بشری و دینی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می‌دهد که سبک زندگی فردی و جامعه‌ای در ریشه‌ی معنای زندگی قرار دارد و برای حقق آن، نیازمند شکل گیری معنای زندگی متناسب با آن است. بنابراین، تعیین معنای زندگی مناسب، پایه و بنیاد لازم برای تحقق سبک زندگی معین، به خصوص سبک زندگی اسلامی است.

بیان مساله

اگرچه معنای زندگی و سبک زندگی همواره از جانب بشر مورد علاقه و توجه بوده‌اند، اما بحث درباره آن‌ها و تحلیل این دو مفهوم، به عنوان یکی از مسائل مرتبط با دوران معاصر و علوم جدیدی که از عقلانیت بشر برخاسته‌اند، مطرح شده است. در این روش توصیف و تحلیل مفهومی این دو مسأله، از پیشرفت‌های علوم مذکور بهره گرفته شده است.

چیستی معنای زندگی

چیستی معنای زندگی

چیستی معنای زندگی

هر انسانی در طول حیات خود ناچار است به پاسخ گویی از مفهوم «معنای زندگی» که امری جدایی ناپذیر از حیات بشر محسوب می‌شود، بپردازد. این مفهوم همیشه مورد توجه و علاقه بشر بوده است، اما در دوران معاصر به دلیل بحران معنا در زندگی مدرن، این مسأله به عنوان یکی از مسائل مهمتر قرار گرفته و بحث‌های فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است. به دلیل اهمیت آن در زندگی معاصر، اندیشمندان و پژوهشگران در زمینه‌های مختلف مانند فلسفه، دین، اخلاق، روانشناسی و… به بررسی و تحلیل آن پرداخته‌اند. با این حال، این مفهوم همچنان ابهاماتی را دربردارد و وضوح کافی درباره آن فراهم نشده است. در این بحث، سه دیدگاه عمده وجود دارد: ۱) معنای زندگی برابر هدف زندگی است، ۲) معنای زندگی برابر ارزش زندگی است، ۳) معنای زندگی برابر فایده زندگی است. بین این سه دیدگاه، دیدگاه اول به استحکام و اعتبار بیشتری دست یافته است؛ زیرا ارزش و فایده تنها در پرتو هدف و غایتشان قابل فهمند و بحث درباره آن‌ها به بحث درباره هدف معنادار و موجب است. لذا با پذیرش این دیدگاه، معنای زندگی به عنوان هدف و غایت مجموعه افعال اختیاری انسان و حیطه اختیاری زندگی او تعریف می‌شود.

بیشتر بخوانید : اطلاعات کامل راجب صیغه موقت 

تحلیل معنای زندگی

تحلیل معنای زندگی

تحلیل معنای زندگی

هدف‌های ارادی انسان به دو نوع هدف مختلف تقسیم می‌شود؛ یکی هدف نهایی (هدف اعلی) و دیگری اهداف واسطه‌ای و میانی (هدف‌های تکاملی نسبی). هدف نهایی، آخرین هدف انسان در زندگی است و آخرین چیزی که انسان به آن دست یافتن می‌خواهد. اهداف واسطه، برای رسیدن به هدف نهایی به عنوان ابزار و وسیله استفاده می‌شوند. برای داشتن زندگی معنادار، نیاز به داشتن هر دو نوع هدف و ارتباط صحیح و پویای آن‌ها است. هر اقدام و افعال اختیاری، هدف و موضوع مشخص خود را دارد؛ هدفی که توجیه و معنابخش آن فعالیت اختیاری است. این هدف نیز برای توجیه خود به هدف بالاتری نیاز دارد؛ و این فرآیند به همین ترتیب ادامه می‌یابد. نتیجه این تحلیل این است که زندگی معنادار برای ارزش‌گذاری به زندگیِ موجّه نیاز دارد؛ زندگی‌ای که در آن هر عمل به هدفی بالاتر از خود ارجاع پیدا کرده و به واسطه آن ارزشمند می‌شود. البته، سلسله تمام این توجیهات در نهایت به هدف نهایی “خود موجّه” ختم می‌شود و توجیه تمامی این فعالیت‌ها قائم به آن است.

رابطه معنا و سبک زندگی

رابطه معنا و سبک زندگی

رابطه معنا و سبک زندگی

تا کنون، معنای زندگی و رابطه آن با سبک زندگی بررسی شده‌اند. تحلیل منطقی نشان داد که ارتباط عمیقی بین معنا و سبک زندگی وجود دارد و سبک زندگی افراد بر اساس معنای زندگی آن‌ها ساخته و پرداخته می‌شود.

 

به عبارت دیگر، همانطور که در بالا بیان شد، تحقق زندگی معنادار در گرو وقوع هرم معناداری قرار دارد؛ هرمی که در لایه‌ی بالاترین حاوی هدف نهایی است و این هدف با گذر از اهداف میانی و واسطه به صورت افعال و رفتارهای اختیاری در خارج تحقق می‌یابد. در واقع، هر دو اهداف میانی و افعال اختیاری قائم به هدف نهایی هستند و بدون آن توجیهی ندارند. بنابراین، سبک زندگی افراد ریشه در معنای زندگی آن‌ها دارد و با توجه به آن به دست می‌آید. در حقیقت، سبک زندگی، که به عنوان شیوه‌ی زندگی منتزع از افعال اختیاری تعریف شده، به طور کامل در گرو هدفی است که انسان در زندگی برای خود انتخاب می‌کند؛ به عبارت دیگر، هدف نهایی که توجیه‌گر کردار و رفتار ماست و به آن هویت و وحدت می‌بخشد. بسیاری از محققان در بحث معنا و سبک زندگی به این حقیقت، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، اشاره کرده و آن را تأیید کرده‌اند.

آلفرد آدلر به وضوح به تأثیر محکم معنا و سبک زندگی بر یکدیگر اشاره کرده است. تعریف آدلر از سبک زندگی بسیار مبتنی بر نقشه ذهنی شخص است، به این معنا که سبک زندگی بر اساس باورها و هدف‌های فرد برای ارزیابی خود و تعامل با دیگران شکل می‌گیرد. بنابراین، این رویکرد نشان دهنده وابستگی سبک زندگی به نقشه ذهنی، هدف‌ها و سیستم معناداری فرد از دیدگاه آدلر است.

گیبنز و ریمر، سبک زندگی را به عنوان نتیجه‌ای از انتخاب‌های روزمره در زندگی می‌دانند. آن‌ها به بحث هدف پرداخته نمی‌شوند، امّا با مطرح کردن بحث انتخاب و گزینش، به طور ضمنی به نظام معناداری اشاره کرده و سبک زندگی را به معنای زندگی مرتبط می‌کنند. گیدنز نیز به مسأله انتخاب و گزینش در قلمرو سبک زندگی توجه کرده و با بحث از آن، به پیوند معنا و سبک زندگی اشاره می‌کند. او می‌گوید که با ظهور مدرنیته، تنوع غامضی از انتخاب‌ها و گزینش‌ها به وجود آمده است و این امر باعث شده که سبک زندگی به اهمیت بیشتری برای هویت شخصی تبدیل شود. این انتخاب‌ها و گزینش‌ها نه تنها برای رفع نیازهای جاری هستند، بلکه روایت خاصی از هویت شخصی را نیز به خود می‌گیرند. همه این انتخاب‌ها تصمیم‌گیری‌هایی هستند که ما نه فقط درباره چگونگی عمل کردن بلکه درباره چگونگی بودن خودمان نیز تصمیم می‌گیریم. عبارت بیان شده توسط او به روشنی نشان دهنده پیوند سبک زندگی با یک نظام معینی از توجیه معنادار و معیار‌های معین است: “هر شیوه زندگی مستلزم مجموعه‌ای از عادت‌ها و جهت‌گیری‌ها است و بنابراین، این شیوه زندگی علاوه بر اهمیت خاص خود، از نظر تداوم و امنیت وجود، پیوندی بین گزینش‌های فرعی موجود در یک الگوی منظم را نیز تأمین می‌کند.” شخصی که به یک سبک زندگی خاص متعهد است، ممکن است انتخاب‌های دیگر را به عنوان “خارج از معیارهای شخصی خود” در نظر بگیرد، به عبارت دیگر، با توجه به بوردیو، شخصیت فردی و مفاهیمی که در ذهن دارد، به طور خودکار ساختار ذهنی خود را در جامعه ایجاد می‌کند. برای بوردیو، ساختمان ذهنی، که در واقع یک طرح ملکه ذهنی است، به شخصی اجازه می‌دهد تا با جهان اجتماعی به صورت منطقی برخورد کند. برای اینکه بتوانیم درک بهتری از دیدگاه بوردیو در باب سبک زندگی داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم که وی سبک زندگی را به عنوان مجموعه‌ای از اعمال و نحوه رفتار افراد، بر اساس ساختمان ذهنی و منطق عملکردی که نزدیک به مفهوم هرم معنا است، توصیف می‌کند.

 

روابط بین سبک زندگی و معنا، مورد توجه قرار گرفته است و محققان داخلی نیز به این موضوع توجه کرده‌اند. سعید مهدوی کنی در کتابش “دین و سبک زندگی” با استفاده از نظریه بوردیو، بر تأکید بر سلیقه خاص سبک زندگی تأکید کرده و آن را به عنوان نشانه پذیرش انتخابی سبک زندگی می‌بیند، با این حال، وی به اهمیت مفهوم سبک زندگی به عنوان پیوند بین لایه‌های عمیق‌تر زندگی که ممکن است شامل یک هرم معنا باشد، اشاره می‌کند.. اباذری و چاوشیان نیز دو فرمول برای تعریف سبک زندگی در طول تاریخ ارائه داده‌اند، و در فرمول دوم که در حال حاضر به عنوان یک فرمول عمومی شناخته می‌شود، سبک زندگی به عنوان یک روش برای تعریف ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای (هویت) فردی دیده می‌شود. این بیان نشان می‌دهد که سبک زندگی با توجه به ارزش‌ها و نگرش‌های شخصی پیوند دارد و حکایت گری سبک زندگی از این ارزش‌ها و نگرش‌ها است. با توجه به اینکه ارزش‌های شخص با توجه به تحلیلی که در بحث معنای زندگی گفته شد بر اساس نظام هدفمندی و معناداری شکل می‌گیرد، بنابراین می‌توان گفت که سبک زندگی و معنای زندگی پیوستگی جدی با یکدیگر دارند.

در بحث و تحلیل معنای زندگی و سبک آن، عقلانیت و معرفت بشری به صورت مستقیم و غیرمستقیم به پیوست معنای زندگی و سبک زندگی اشاره کرده‌اند و سبک زندگی را بر اساس نوعی نظام درونی ارزش‌ها و اهداف مبتنی می‌دانند. رابطه عمیق معنای زندگی و سبک زندگی و ابتنای سبک زندگی بر معنای زندگی، با توجه به تأیید عقل بشر، در علوم مختلف بحث شده است. در این راستا، گروه‌های فکری بر اساس اهداف خاص خود الگو دهی سبک زندگی را مدنظر قرار داده و مفاهیم خاصی از زندگی را مطرح می‌کنند؛ برای مثال، در دوران مدرنیته، تفکر مدرنیته در پی دنبال کردن این هدف است.

الگو و سبک زندگی موجود

باید تصدیق کرد که آنچه در جهان فعلی به عنوان الگو و سبک زندگی مورد تبلیغ قرار می‌گیرد، نتیجه یک برنامه‌ریزی دقیق است؛ و پروژه جهانی سازی با تعریف خاصی از زندگی و ارائه الگوی رفتاری و خانوادگی، در این زمینه نقش مهمی ایفا کرده است.

 

تحقق زندگی معنادار در لایه بالاتر هرم معنا ممکن است و هدف نهایی این هرم است که با گذر از اهداف میانی و واسطه‌ای در قالب اعمال و کردار اختیاری، تحقق می‌یابد. در واقع، هدف نهایی شکل دهنده توجیه معناشناختی است و بدون آن، اعمال و کردار اختیاری نمی‌توانند توجیه شوند. این تحلیل نشان می‌دهد که سبک زندگی فرد، ریشه در معنای زندگی او دارد و با رسیدن به آن، شکل می‌گیرد. در حقیقت، سبک زندگی به طور کامل در گرو هدف نهایی قرار دارد که انسان در زندگی برای خود انتخاب می‌کند؛ به عبارت دیگر، هدف نهایی شکل دهنده وحدت و هویت افعال و کردار ماست.

سبک زندگی به مفهوم انتخابی شدن روزمره وجود دارد. در جامعه مدرن، با افزایش اهمیت خود و مسئولیت شخصی و همچنین ظهور جامعه مصرفی، قدرت انتخاب نیز بیشتر شده است. از این رو، سبک‌های زندگی به عنوان یک پدیده اجتماعی از جزئیاتی مانند جستجوی هویت و انتخاب فردی تلقی می‌شوند و همچنین توانایی ارائه ابعاد مختلف مدرنیته را دارند. در جهان امروز، سبک زندگی به عنوان یک راه برای تعریف ارزش‌ها، نمایش ثروت و موقعیت اجتماعی افراد مورد استفاده قرار می‌گیرد. مطالعات سبک زندگی اهمیت دارند زیرا شیوه‌های ارتباط و پیوند اجتماعی حاصل از فرایند‌های فرهنگی و اقتصادی مدرن را آشکار می‌سازند.

خاستگاه سبک زندگی

مفهوم «سبک زندگی» از جهان غرب به وجود آمده است و حدود صد و بیست سال پیش به بحث درباره طبقه و منزلت اجتماعی مرتبط شد. در اوایل قرن بیستم، این مفهوم فرصت تبیین‌هایی غیرمارکسیستی را فراهم کرد و بسیاری از جامعه شناسان، آن را مشابه با شاخص‌های رایج در مطالعات طبقه بندی اجتماعی دانستند. آلفرد آدلِر نخستین بار این مفهوم را در روانشناسی ارائه داد و پیروان او آن را گسترش دادند. در زبان عربی، معادل واژه «سبک» تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» است. این عبارت در شکل نوین آن (life style) در سال ۱۹۲۹ میلادی توسط آلفرد آدلر در روانشناسی ابداع شد تا ویژگی‌های زندگی افراد را توصیف کند. در کتاب‌های لغت انگلیسی، این واژه با معانی کم و بیش مشابه به کاربرده شده است: «سبک‌های زندگی» شامل طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی است. تلویزیون، موسیقی عامه و آگهی‌ها از تصویر تصوّرهای بالقوه از سبک زندگی فراهم می‌کنند. «سبک زندگی» به عنوان روشی که یک فرد یا گروهی از افراد بر اساس آن زندگی می‌کنند و شامل بخشی از آن که شامل بالباس‌ها، فرصت‌ها، عادات و روش‌های زندگی آن‌هاست، تعریف می‌شود. پس از ظهور در آثار وبرازمیل ووبلن، مفهوم «سبک زندگی» برای مدتی از رونق افتاد و سال‌ها در جامعه شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال‌ها بیشتر در پژوهش‌های بازار به کار گرفته شد.

در دهه ۱۹۹۰، مفهوم «سبک زندگی» با نظریات پردازان اجتماعی و فرهنگی معاصر مثل بوردیو، فدرستون، شلدز، رایمر، چینی دوباره به مباحث جامعه شناسی وارد شد. «سبک زندگی» نشان دهنده تمامی انتخاب‌ها و گزینش‌هایی است که فرد در زندگی خود انجام می‌دهد. این سبک‌ها برنامه‌های خلاقانه‌ای هستند که بر اساس نمایش توان و شایستگی مصرف‌کننده ساخته شده‌اند و نشانگر تامل فزاینده قلمداد می‌شوند که افراد در عمل و داد و ستد روزمره به نمایش می‌گذارند. «سبک زندگی» شکل مهمی از توانمندی و قدرت یابی فرد در متن مدرنیته متاخر است و به سازماندهی خلاقانه فضا مربوط می‌شود. این سبک‌ها بسیاری از رفتارهای متمایز و خاصگرایانه را تحریک می‌کنند و باعث تفاوت در کنش‌های افراد و گروه‌های انسانی می‌شوند. اندی بنت مهمیت «سبک زندگی» در مدرنیته متاخر را به دستاوردهای خلاقانه فضا مربوط می‌داند.

صحبت از سبک زندگی مدرن، به معنای بحث درباره یک روش بودن است که در آن جنبه‌های مختلف از فرهنگ و آداب محلی به صورت تاملی بررسی و با منابع فرهنگی مختلف ترکیب می‌شوند تا یک هویت شکل‌بگیرد. «سبک زندگی» نقش مهمی در شکل‌گیری کنش‌ها و رفتارهای فرهنگی-اجتماعی افراد و گروه‌ها بازی می‌کند و شیوه‌هایی از ارائه خود و ساخت هویت‌های مدرن و متمایز را نشان می‌دهد.

سبک زندگی، یک مفهوم گسترده و عمومی است که در دنیای امروز بسیار استفاده می‌شود. این مفهوم در حوزه‌های مختلفی مانند مصرف مادی، بهداشت، رانندگی، فرهنگ و رفتار در خانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. سبک زندگی شامل تمام فعالیت‌های روزمره افراد است و می‌تواند نشان‌دهنده سازنده آن در جامعه باشد. بررسی و شناخت این مفهوم و پدیده‌های اجتماعی مرتبط با آن، به منظور تغییرات و تأثیرات آن در جامعه و نهادهای مرتبط با آن، موضوع مهمی است که باید به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گیرد.

مفهوم سبک زندگی از دهه ۱۹۲۰ میلادی شروع به پرداختن به آن شده و از دهه ۱۹۷۰ وارد ادبیات جامعه شناسی شده است. سبک زندگی، روش خلاقانه و هنرمندانه‌ای است که با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فردی، به وجود می‌آید. در واقع سبک زندگی، نشان دهنده توانایی فرد در انتخاب راه مناسب برای رسیدن به اهدافش است و با توجه به نقش‌های اجتماعی که در شبکه روابط دارد، به موقعیت‌های مختلفی دست می‌یابد. هر فرد بر اساس نقشی که در تولید اجتماعی دارد، به موقعیت‌هایی مثل ثروت اجتماعی و توانایی‌های فردی دسترسی دارد. عوامل مختلفی در ایجاد وارتقای سبک زندگی موثر هستند، از جمله می‌توان به شغل و موقعیت‌های شغلی اشاره کرد.

بررسی تجربی می‌تواند نشان دهد که چگونه شغل و موقعیت شغلی بر سبک زندگی زنان تأثیر می‌گذارد و با آن چه ارتباطی دارد.

 

در جامعه مدرن، افراد به دنبال داشتن یک سبک زندگی مناسب هستند که در ارتباطات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… به رسیدن به اهداف خود کمک می‌کند. از این رو، تعیین کم و کیف سبک زندگی و نحوه تعاملات اجتماعی و معنای کنشی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. سبک زندگی شامل ارزش‌ها، رفتارها، حالت‌ها و سلیقه‌هایی است که معمولاً در میان یک جمع ظهور می‌کند و برخی افراد، صاحب یک سبک زندگی مشترک می‌شوند.

آدلر از این عبارت برای توصیف حال و هوای زندگی فرد استفاده کرده است. سبک زندگی شامل هدف فرد، خودشناسی، احساسات فرد درباره دیگران و دیدگاه فرد نسبت به جهان است. سبک زندگی یک سیستم خاص زندگی است که به فرد، خانواده، جامعه یا هویت خاصی اختصاص دارد و یک الگوی رفتار برونی و جسمی را مشخص می‌کند و باعث تمایز افراد، خانواده‌ها و جوامع از یکدیگر می‌شود. سبک زندگی یک روش نسبتاً ثابت است که فرد به وسیله آن اهداف خود را دنبال می‌کند. روانشناس آلمانی آلفرد آدلر در مورد سبک زندگی تعاریف مختلفی دارد که بر تحقیقات علوم اجتماعی پس از خودش تأثیر گذاشته است. او می‌گوید سبک زندگی به معنای یک نوع زندگی بی همتای فرد است که تمام فرآیندهای عمومی زندگی در پایین ترین سطح آن قرار دارند. با این حال، براساس تعریفی که تمام پیروان و شاگردان آدلر به آن پایبند هستند، سبک زندگی به عنوان یک الگوی عمومی برای رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات تعریف می‌شود. درخت سبک زندگی دارای پنج ریشه در کودکی است و پنج دیدگاه اصلی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و کیفیت انجام وظایف زندگی را (سه وظیفه کلی) تعیین می‌کند.

زیمل معتقد است که سبک زندگی، نشانگر تلاش انسان برای یافتن ارزش‌های بنیادی یا به عبارت دیگر فردیت برتر خود در فرهنگ خود است و او برای ابراز این فردیت برتر، رفتارهای خاصی را انتخاب می‌کند. این گزینش به عنوان “سلیقه” شناخته شده است و به این شکل‌های شناخته شده در جامعه که دیگران هم می‌توانند این فردیت برتر را درک کنند، اطلاق می‌شود. سبک زندگی، بازتاب مدارکی از ذهنیت‌ها در قالب الگوهای شناخته شده اجتماعی است؛ نوعی ابراز فردیت برتر و یکتایی در قالبی است که دیگران می‌توانند این یکتایی را درک کنند. سبک زندگی، مجموعه‌ای از رفتارهایی است که افراد در جامعه با توجه به انگیزه‌های درونی و سلیقه خودشان انتخاب می‌کنند و برای زندگی خود به کار می‌گیرند؛ این انتخابات به عنوان پاسخی برای ایجاد توازنی میان شخصیت ذهنی و زیست محیط عینی و انسانی‌شان انجام می‌شوند. براساس نظر چینی، سبک‌های زندگی الگوهایی از رفتارهایی هستند که افراد را از یکدیگر متمایز می‌کنند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا فعالیت‌های انجام شده و دلایل و معنای آن‌ها را درک کنند. این سبک‌های زندگی، بخشی از زندگی اجتماعی روزمره به حساب می‌آیند و به فرهنگ وابسته‌اند؛ با این حال، هر کدام از سبک‌های زندگی دارای الگوهای خاصی از استفاده از کالاها، مکان‌ها و زمان‌های خاصی هستند که به عنوان ویژگی‌های گروه شناخته می‌شوند، اما تجربه اجتماعی کامل نیستند. سبک‌های زندگی، مجموعه‌ای از رفتارها و دیدگاه‌ها در محیط‌ها و شرایط خاص هستند که درک آن‌ها ممکن است.

ویلیام لیزر (۱۹۶۴) در یک جایی مفهوم سبک زندگی را به عنوان نظامی تعریف کرد که شامل تأثیر فرهنگ (ارزش‌ها، منابع، نماد‌ها و قوانین) بر نیروهای زندگی در گروه است. یوث (۱۹۹۶) و مک کی (۱۹۶۹) سبک زندگی را الگویی برآمده از ارزش‌ها و باورهای مشترک یک گروه یا جامعه تعریف می‌کنند که به صورت رفتارهای مشترک ظاهر می‌شود. اصطلاحی که در موارد مختلف با خرده‌فرهنگ هم معنی است (مانند سبک زندگی حومه نشینان).

جرالد لسلی و همکاران او، (۱۹۹۴) در رابطه با سبک زندگی اظهار کرده‌اند: رفتارهایی که با قشربندی حیثیتی و اعتباری مرتبط هستند، به عنوان سبک زندگی شناخته می‌شوند. سبک زندگی فقط شامل مواردی که یک فرد دارد نیست، بلکه نحوه نمایش آن‌ها توسط فرد نیز مهم است. سبک زندگی شامل الگوهای مصرفی و همچنین قدرتی است که از این طریق کسب می‌شود و سلیقه، رفتارهای اجتماعی و مد به عنوان نشانه جایگاه در نردبان اجتماعی شناخته می‌شوند. بوردیو سبک را به عنوان «خلاصه‌ای از ویژگی‌هایی که تمام فعالیت‌ها را در خود جای داده است (مانند یک معادله که یک منحنی در آن خلاصه شده است)» تعریف کرده و سبک زندگی را عملیات نظام مندی می‌داند که از ذوق و سلیقه فرد ناشی می‌شود و بیشتر جنبه خارجی و عینی دارد؛ در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت می‌بخشد و بین اقشار مختلف اجتماعی تفاوت ایجاد می‌کند.

سبک زندگی نتیجه‌ای از تمام انتخابها و گزینش‌هایی است که فرد در مورد خود انجام می‌دهد و از طریق آن به دیگران اطلاعاتی درباره خود ارائه می‌دهد. طیف رفتاری که بر آن حاکمیت دارد، عرصه‌ای از زندگی را پوشش می‌دهد و در میان گروهی از افراد قابل مشاهده است، اگرچه الزاماً برای همه قابل تشخیص نیست؛ با این حال، محققان اجتماعی بین آن و سایر رفتارهای افراد جامعه تمایز قائل می‌شوند

 

سبک زندگی شامل الگوهای منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضعیت‌های اجتماعی و دارایی‌هایی است که فرد یا گروه براساس تمایلات و ترجیح‌های خود و در تعامل با محیط خود انتخاب یا ابداع می‌کنند. به طور خلاصه، سبک زندگی شامل الگوی کارهای مرجح است

 

تعاریف فوق نشان دهنده تنوع گسترده تعاریف سبک زندگی هستند که بیشتر تأکید بر جنبه‌های فردی و رفتارهای اجتماعی دارند؛ در حالی که برخی دیگر، مانند آدلر، سبک زندگی را با گرایشات ذهنی و ریشه‌های نظری آن در نظر می‌گیرند.

بیشتر بخوانید :تغییر عادات روزانه کلید بهبود کیفیت زندگی 

حقیقت سبک زندگی

اما بخش واقعی، آن چیزهایی هستند که سبک زندگی ما را تشکیل می‌دهند؛ بخشی که به عنوان تمدن شناخته می‌شود. این شامل مسائل خانوادگی، الگوی ازدواج، نوع مسکن، لباس پوشیدن، الگوی مصرف، نوع خوراک، روش آشپزی، فعالیت‌های تفریحی، مسئله دین، زبان، حرفه، رفتار در محیط کار، رفتار در دانشگاه و مدرسه، رفتار در فعالیت‌های سیاسی، رفتار در ورزش، رفتار در رسانه‌ای که در اختیار داریم، رفتار با پدر و مادر، همسر و فرزندان، رفتار با رؤسا، مشتریان، پلیس و مأموران دولتی و سفرهای ما، نظافت و بهداشت، رفتار با دوستان، دشمنان و بیگانگان است. این‌ها بخش‌های اصلی تمدن هستند و متن زندگی انسان را شکل می‌دهند.

رفتار انسان نشان دهنده شخصیت وی است و در انتخاب سبک زندگی خود، آزاد است. با این حال، تعریف و فهم درست از حقایق انسان و جهان، در تعیین سبک زندگی تأثیرگذار است. اگر تمام لحظات زندگی براساس اصول و مقررات اسلامی پایه‌ریزی شوند، سبک زندگی اسلامی خواهد بود.

 

سبک زندگی نشان دهنده نفوذ یک نظام، فرهنگ و تمدن در جامعه است و تمام نظام‌ها و تمدن‌ها برای بقاء، به دنبال ارائه یک سبک زندگی خاصی برای مردم هستند. زیرا تا زندگی به سبک زندگی نظام تبدیل نشود، ارزش‌های آن نظام به عمل نخواهند آمد و اگر جامعه سبک زندگی نظام را نپذیرد، به این معناست که ارزش‌های آن را نمی‌پذیرد.

 

سبک زندگی اسلامی به معنای پوشیدن کلاه خدایی و رها کردن لذت‌های زندگی نیست؛ بلکه در این شیوه زندگی، رنگ خدایی می‌گیرد. انسان قادر به زندگی چینی‌شده نیست؛ زیرا در غیر این صورت، زندگی‌اش دوامی نخواهد داشت، همانند یک نقاش که با ظرافت به زیبایی‌های طبیعت نگاه می‌کند و یا یک شاعر که برای شعرانه زیستن هیچ تلاشی جز زیستن انجام نمی‌دهد. پس سبک زندگی، نشان دهنده حضور ارزش‌های جامعه در رفتارهاست.

امتیاز

سبک زندگی

مسلمانان چگونه زندگی میکنند ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *